یو ای نیوز

U I News Agency

شهر باستان سوریه پس از جنگ طولانی به دنبال صلح بین ادیان است – نیویورک تایمز


در داخل یک صومعه قرن قرن در بالای کوهی در غرب سوریه ، یک کاهن یک نگهدارنده بخور را روی یک زنجیره چرخاند ، گله خود را در مناجات ملودیک هدایت کرد و خطبه ای بی انتها را بر اهمیت دوست داشتن همسایه خود تحویل داد.

اما هنگامی که جماعت پس از خدمت برای قهوه جمع شدند ، نگرانی های فعلی آنها ظاهر شد ، در مورد چگونگی صلح آمیز آینده سوریه.

آیا شورشیان اسلامی که محرمانه بشار اسد را برکنار کرد در ماه دسامبر گوشت خوک و الکل را ممنوع کنید ، لباس متوسطی را به زنان تحمیل کنید یا عبادت مسیحی را محدود کنید؟ آیا نیروهای امنیتی جدید مسیحیان را از حملات افراط گرایان مسلمان محافظت می کنند؟

میرنا حداد ، یکی از کلیساهای کلیسا ، گفت: “هیچ اتفاقی نیفتاده است که باعث می شود احساس کنید که اوضاع بهتر است.”

در جاهای دیگر در شهر تاریخی ماالولا ، اقلیت مسلمان آن نگرانی های مختلفی داشت. آنها مانند همسایگان مسیحی خود ، در اوایل جنگ داخلی 13 ساله سوریه از خانه های خود فرار کرده بودند. اما بر خلاف مسیحیان ، آنها از بازگشت رژیم اسد و یک شبه نظامیان مسیحی که از آن حمایت می کرد ، منع شده بودند.

عمر ابراهیم عمر ، رهبر کمیته امنیت محلی جدید گفت: “مشکل اکثریت است” ، به معنای مسیحیان این شهر. او تنها پس از سقوط آقای اسد ، پس از گذشت بیش از یک دهه ، به خانه ماالولا آمده بود.

وی گفت: “ما اجازه نخواهیم داد که دوباره این اتفاق بیفتد.”

مالاولا ، که بین طغیان های ناهموار 35 مایلی شمال شرقی پایتخت ، دمشق واقع شده است ، مدتهاست که ریشه های باستانی مسیحیت را در سوریه مجسم کرده است و به عنوان قطعه مهمی از موزائیک مذهبی این کشور خدمت کرده است. این یک جامعه نادر است که در آن افراد محلی هنوز هم به زبان آرامی ، زبان عیسی صحبت می کنند ، و دارای تاریخ همزیستی بین دو سوم جمعیت آن است که مسیحی هستند و دیگری سوم ، که مسلمان سنی هستند.

اما جنگی که در سال 2011 آغاز شد ، این دو جامعه را در مسیرهای مختلف قرار داد و در بافت اجتماعی مالاولو اشک ریخت. بسیاری از مسلمانان از شورشیانی که برای سرنگونی رژیم جنگیدند ، حمایت کردند ، در حالی که مسیحیان عمدتاً در کنار آقای اسد ایستاده بودند ، که آنها را محافظ اقلیت های سوریه در یک کشور با اکثریت سنی می دانستند.

اکنون ، آقای اسد از بین رفته است ، این شهر آسیب دیده است و مردم آن در تلاش هستند تا بفهمند که چگونه ممکن است یک بار دیگر با هم زندگی کنند.

کشیش فادی بارکیل ، در مصاحبه ای گفت: “من می خواهم با شما به عنوان برادر زندگی کنم.” “اگر ما به گذشته برگردیم ، هرگز به پایان نمی رسد.”

مسیحیان از قبل از تبدیل پولس رسول در جاده دمشق در سوریه زندگی می کردند. آنها قبل از جنگ داخلی ، آنها اقلیت های قابل توجهی را در دمشق ، حلب و جاهای دیگر تشکیل می دادند ، اما از آن زمان تعداد آنها کاهش یافته است. مسیحیان برای فرار از خشونت و سختی های اقتصادی که داشته اند به لبنان و غرب مهاجرت کرده اند جوامع خود را ویران کردبشر

در ماالولا ، پدر بارکیل بر کلیسای کاتولیک یونانی خود و صومعه مقدسین سرجیوس و باچوس نظارت می کند ، که پناهگاه قرن چهارم آن تا حدی از قله مشرف به شهر گرفته شده است. در کنار آن بقایای هتل Safir قرار دارد. هنگامی که بهترین مقصد شهر برای زائران و گردشگران باشد ، در طول جنگ ویران شد و اکنون متروک است.

تراس آن مشرف به شهر است ، با گنبدها و صلیب کلیساهای بسیاری از مالاولا و مناره مسجدی که از میان خانه های ساده آن بالا می رود.

جنگ داخلی برای اولین بار به مالاولا آمد که یک بمب افکن خودکشی در سپتامبر 2013 پاسگاه اصلی ارتش را که از این شهر محافظت می کرد ، منفجر کرد. تقریباً همه چند هزار نفر از ساکنان آن – چه مسیحی و چه مسلمان – به عنوان فوران فرار کردند و شورشیان به رهبری جبهه NUSRA ، وابسته به القاعده ، کنترل را به دست گرفتند.

شورشیان پایگاه هایی را در هتل و صومعه راه اندازی کردند که به آنها امکان آتش سوزی نیروهای دولتی را در زیر می داد. آنها 13 راهبه و سه دستیار را از یک صومعه ارتدکس یونانی ربودند.

مسیحیان آن بازگشتند تا مکان های مقدس خود را آسیب ببینند.

پدر بارکیل گفت: “وقتی کاهنان پس از جنگ برگشتند ، همه چیز در صومعه نابود شد.”

قسمت بالای محراب آن شکسته شده بود ، و گلوله ها سوراخ هایی را در دیوارهای سنگی آن و در گنبد آبی بر روی پناهگاه مشت کرده بود و بقایای بقایای آن را در کنار تخته های چوبی پراکنده می کرد. بسیاری از نمادهای آن مفقود شده بودند ، و آنهایی که باقی مانده بودند از آن استفاده شده بودند.

و در آنچه پدر فادی به عنوان یک ضربه عمیقاً نمادین توصیف کرده بود ، دو زنگ غول پیکر از پناهگاه او و یک پناهگاه دیگر به سرقت رفته بود و حلقه های آنها را از منظره مالاولا حذف کرد.

برای مدت زمان جنگ ، ارتش سوریه این شهر را به همراه یک شبه نظامیان مسیحی که مسلح بود ، نگه داشت. سایت های مسیحی ترمیم شدند ، اگرچه معدودی از گردشگرانی که زمانی اقتصاد را پایدار کرده بودند ، بازگشتند.

هنگامی که شورشیان در ماه دسامبر آقای اسد را سرنگون کردند ، در بین مسیحیان ماالولا خوشحال شد. ارتش فرار کرد و از شهر خارج شد و ساکنان از ترس اینکه حاکمان جدید اسلامی این کشور آزادی های مذهبی خود را محدود کنند ، می ترسیدند.

“ما در ماالولا چه می خواهیم؟” پدر بارکیل پرسید. “داشتن یک کشور و امنیت ، اما ما برای مسلمانان قبول نخواهیم کرد که ما را با زور حکم کنند.”

تشدید نگرانی های آنها این واقعیت است که بنیانگذار جبهه النصره ، گروه جهادی که در سال 2013 به ماالولا حمله کرد ، اکنون رئیس جمهور سوریه ، احمد الشرا استبشر

پدر بارکیل اذعان داشت که آقای الشرا گفته است که او روابط با القاعده را قطع کرده و قول داده است که به همه مردم سوریه خدمت کند. اما کاهن از رئیس جمهور جدید خواست تا با بازدید از ماالولا ، این پیام فراگیر را تقویت کند.

پدر بارکیل گفت: “او می تواند بیاید و در ماالولا بگوید که مسیحیان مهم هستند و هیچ کس نمی تواند به آنها آسیب برساند.” “اما اگر او هرگز این را نگوید ، چه اتفاقی برای ما خواهد افتاد؟”

پس از سقوط آقای اسد ، مقامات جدید افسران پلیس را برای تأمین امنیت این شهر فرستادند. در ایستگاه پلیس محلی ، تعدادی از این افسران جدید – شورشیان سابق ، همه آنها مسلمان و هیچ یک از آنها از ماالولا – در اواسط روز به خواب رفتند.

در جای دیگر ، گروهی از مردان از یک کمیته امنیتی تازه تاسیس ، در اطراف یک اجاق گاز چوبی شلوغ بودند و سعی در گرم نگه داشتن داشتند. همه آنها مسلمانان مالاولا بودند ، که گفتند که در سال 2013 از جنگ فرار کرده اند ، اما رژیم آنها را از آمدن به خانه منع کرده است زیرا به آنها مشکوک به حمایت از شورشیان شده است.

آکرام قطایمن ، 58 ساله و یکی از اعضای کمیته ، گفت که ساکنان ایمان های مختلف قبل از جنگ با هم زندگی می کردند.

وی گفت: “جایی که من زندگی می کنم ، من توسط مسیحیان محاصره شده ام.” “آنها ماه رمضان را با ما جشن می گرفتند ، گویی ما یک دست هستیم.”

اما او شبه نظامیان محلی مسیحی را به سوزاندن خانه های مسلمانان متهم کرد در حالی که آنها دور بودند تا سعی کنند آنها را از بازگشت خود باز بگیرند.

آقای عمر ، رئیس کمیته گفت: “ما خانه نداریم.” اما او امیدوار بود که تنش ها از آن عبور کند و شهر بازسازی شود.

وی گفت: “من انتظار دارم که آشتی وجود داشته باشد و ما دوباره با هم زندگی خواهیم کرد.” “ما گذشته را رها خواهیم کرد.”

برخی از علائم مثبت در هفته های اخیر پدید آمده است.

دو زنگ دزدیده شده از کلیساها بازگردانده شدند. آنها در طی مراسمی در ماه گذشته در بلفری خود تمیز ، صیقلی و مجدداً مورد استفاده قرار گرفتند ، صداهای آنها برای اولین بار در 13 سال از مالاولا طنین انداز بود.

پدر بارکیل گفت: “آویزان کردن این زنگ ها باعث تسکین مردم شد.” “در پایان ، آنها صدای خدا هستند.”

محمد حاج کادور گزارش دهی



منبع خبر در نیویورک تایمز

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی