شهرهای بسیاری در ایران اواخر آبانماه سال ۱۳۹۸ شاهد اعتراضاتی کمسابقه علیه جمهوری اسلامی بود؛ اعتراضاتی که در پی اعلام ناگهانی افزایش سهبرابری قیمت بنزین رخ داد و سرکوب شدید آن به کشته شدن صدها معترض انجامید.
در آن دوران، همزمان که اخبار کشتار معترضان به گوش میرسید، حکومت دسترسی به اینترنت را قطع کرد و ابعاد واقعی نقض حقوق بشر را که نیروهای امنیتی در حال ارتکاب آن بودند، پنهان نگه داشت.
این اعتراضات مردمی و گسترده که در تعداد چشمگیری از شهرهای ایران رخ داد، در ابتدا واکنشی بود به گران شدن ناگهانی قیمت بنزین، اما بهسرعت تغییر جهت داد و اصل حکومت جمهوری اسلامی را نشانه گرفت.
حالا پنج سال از وقوع این اعتراضات میگذرد، اما تاکنون سؤالات بیپاسخ زیادی در مورد سرکوب آن وجود دارد. این گزارش ضمن بررسی برخی از این سؤالات و اطلاعات مستندی که در این زمینه منتشرشده، به نقش و تأثیر اعتراضات آبان ۹۸ بر اعتراضات بعدی و همچنین تغییر شیوۀ حکومت در سرکوب اعتراضات میپردازد.
تعداد کشتهشدگان؛ آماری که هیچگاه منتشر نشد
آمار ارائهشده از کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ بازهٔ گستردهای را در بر میگیرد؛ از ۲۰۰ نفر تا بیش از چهار هزار و ۲۰۰ نفر.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیرکشور وقت، در خرداد ۱۳۹۹ گفت بین ۲۰۰ تا ۲۲۵ نفر در این اعتراضات کشته شدند و اذعان کرد این افراد با شلیک سلاحهای سازمانی جان باختهاند.
این در حالی بود که سازمان عفو بینالملل یک هفته پیش از آن جزئیات آمار کشتهشدگان را دستکم ۳۰۴ نفر اعلام کرده و گفته بود تعداد واقعی کشتهشدگان آبان ۹۸ احتمالاً بسیار بیشتر از این تعداد بوده است.
در همین حال، خبرگزاری رویترز دوم دیماه همان سال در گزارشی ضمن اعلام کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در اعتراضات آبان ۹۸، از قول «سه منبع نزدیک به حلقۀ اطرافیان» رهبر جمهوری اسلامی «و یک مقام چهارم» نوشت که علی خامنهای به مقامهای ارشد کشور گفته است «هر کاری لازم است، برای متوقف کردن» اعتراضات انجام دهند.
آمار اعلامشده از سوی این خبرگزاری آماری است که مورد قبول بخش بزرگی از افکار عمومی ایران ازجمله بسیاری از خانوادههای کشتهشدگان این اعتراضات قرار گرفته، اما آمار سازمان ثبت احوال ایران شواهدی را به دست داد که نشان میداد آمار قربانیان این اعتراضات میتواند بسیار بیشتر از این مقدار باشد.
براساس این آمار، در ماه آبان ۹۸، تعداد فوت ثبتشده ۳۸ هزار و ۵۱۷ نفر بوده است. این آمار در ماه قبل از آن یعنی مهرماه ۳۴ هزار و ۳۱۶ نفر و در ماه بعدی یعنی آذرماه ۳۳ هزار و ۶۱۵ نفر بوده است.
این آمار نشان میدهد در ماه آبان، آمار مرگومیر ثبتشده چهار هزار و ۲۰۱ نفر بیشتر از ماه مهر و چهار هزار و ۹۰۲ نفر بیشتر از ماه آذر همان سال بوده است.
برخی تحقیقات نشان میدهد که یک عامل پاتوژنیک مثل کرونا یا آنفولانزای فصلی، عوامل طبیعی و یا حتی نوسانات طبیعیِ آماری به علت فوتهای ثبتنشده، نمیتواند این آمار بالای فوت در آبان ۹۸ را توجیه کند.
بنابراین با حذف گزینههای احتمالی فوت اضافه در پاییز ۹۸ علل زیادی برای توصیف این آمار بالای فوت باقی نمیماند و ازجملۀ دیگر احتمالات میتوان به کشتار در اعتراضات آبان اشاره کرد.
با این حال، به علت فقدان دادههای آماری کافی از جزئیات تعداد کشتهها در استانهای گوناگون، امکان مقایسۀ دقیق آماری برای سنجش شمار قربانیان وجود ندارد و با قطعیت نمیتوان گفت افزایش تعداد مرگومیر ثبتشده در آبان ۹۸ به صورت مستقیم به اعتراضان آن ماه مربوط است.
خانوادههای کشتهشدگان با چشمان خود چه دیدند؟
بخشی از رمان «صد سال تنهایی» اثر گابریل گارسیا مارکز به مشاهدات یکی از شخصیتهای آن، خوزه آرکادیو دوم، از کشتار سه هزار کارگر معترض شرکت موز میپردازد.
این شخصیت در میان معترضان حضور دارد که صدای شلیک مسلسلهای نظامیان بلند میشود و او به شکل معجزهآسایی از این کشتار نجات مییابد. نظامیان اجساد کشتهشدگان را با قطار از شهر منتقل و آثار کشتار را محو میکنند.
خوزه آرکادیو که از معدود بازماندگان حادثه است، هرجا از این کشتار سخن میگوید، کسی حرفش را باور نمیکند، حتی اعضای خانوادهاش.
وضعیت بسیاری از معترضان و خانوادههای کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ بیشباهت به این روایت مارکز نیست. شماری از آنها مشاهدات زیادی از تعداد بالای افراد کشتهشده ارائه میکنند؛ مواردی که در هیچ سند منتشرشدهای ثبت نشده است.
سوران منصورنیا، از اعضای انجمن خانوادههای دادخواه آبان و برادرِ برهان منصورنیا که در اعتراضات ۲۷ آبان ۱۳۹۸ در کرمانشاه هدف شلیک نیروهای انتظامی قرار گرفت و بعد کشته شد، در این زمینه به مشاهدات خود و برادرش اشاره میکند.
آقای منصورنیا به رادیوفردا میگوید برادرش شش ساعت در اتاق عمل بیمارستان طالقانی کرمانشاه بود و در این مدت کادر پزشکی جسدهایی را از اتاق عمل به سردخانۀ بیمارستان منتقل میکردند و او و دوستانش از ترس اینکه یکی از این آنها جسد برهان باشد و نیروهای امنیتی آن را مخفیانه به نقطهای دیگر منتقل کنند، تمام اجساد را میدیدند.
بهگفتهٔ این عضو انجمن خانوادههای دادخواه آبان، در این مدت هشت جسد به سردخانه منتقل میشود و او تمام این جزئیات را میبیند. اما در گزارشهای مرتبط با این اعتراضات، جز نام برهان منصورنیا نام هیچ معترض دیگری ثبت نشده که در این بیمارستان جان خود را از دست داده باشد.
برهان منصورنیا در ۳۴ ساعتی که پس از مجروح شدن زنده میماند، وقایع بسیاری را برای خانواده خود از سرکوب اعتراضات کرمانشاه تعریف میکند و ازجمله میگوید در بلوار دولتآباد کرمانشاه همزمان با او شش معترض دیگر نیز هدف گلوله قرار گرفتند و درجا کشته شدند.
به گفتهٔ سوران منصورنیا، هیچ نامی جز اسم برادرش در میان کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ در بلوار دولتآباد کرمانشاه هم به چشم نمیخورد.
برخی دیگر از خانوادههای دادخواه هم مشاهدات مشابهی را روایت میکنند.
محبوبه رمضانی، مادر پژمان قلیپور، جوانی که ۲۶ آبان در مارلیک کرج کشته شد، به رادیوفردا میگوید حدود ساعت هشت شب ۲۶ آبان وقتی وارد اتاق احیای بیمارستانی شده که جسد پسرش در آن قرار داشته، تعداد بسیار زیادی از اجساد را در آن اتاق دیده که در کاور قرار داشتند.
خانم رمضانی میگوید: «در زمانی که در راهرو بیمارستان بوده، هر پنج یا ۱۰ دقیقه یک جسد از آنجا به سردخانه منتقل میشده است؛ اجسادی که متعلق به کشتهشدگان اعتراضات بود.»
او همچنین اضافه میکند: «تعداد کشتهشدگان بهقدری بود که قفسههای سردخانۀ بیمارستان پر شده بود و اجساد زیادی را روی زمین خوابانده بودند.»
پس از این ماجرا، خانوادۀ این جوان برای شکایت به فرمانداری در جادهٔ ملارد مراجعه میکنند. محبوبه رمضانی به رادیوفردا میگوید: «مردی که در آنجا مسئول بود، به پدر پژمان گفت از شب ۲۶ آبان تا الان ۸۵۰ پرونده در جادهٔ ملارد زیر دست من است؛ در این مورد به هیچجا نمیرسید.»
۸۵۰ نفری که در این نقل قول تنها در جاده ملارد کرج کشته شدهاند، از تعداد کل معترضان کشتهشده در بسیاری از روایتها بیشتر است.
نزدیکان خانوادهٔ رضا معظمی گودرزی که ۲۶ آبان ۹۸ در شهریار استان تهران کشته شد نیز به رادیوفردا گفتهاند در بیمارستان شهرداری شهرک اندیشه توانستهاند مدت کوتاهی سردخانهٔ این بیمارستان را ببینند و دیدهاند «اجساد زیادی روی هم افتاده است» و برای آنها «وحشتناک بوده که این تعداد آدم در یک شب کشته شده باشند».
مهدی دائمی یکی از جوانانی بود که در روز تولد خود در ۲۵ آبان آن سال با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد.
یک منبع نزدیک به خانوادهٔ او روایتی مشابه را در مورد ساختمان پزشکی قانونی تهران در کهریزک مطرح میکند. این منبع با «بیشمار» توصیف کردن تعداد جسدها میگوید: «در زمان تحویل جسد مهدی، در کهریزک از صبح زود تا ساعت هفت غروب یکسره جسد تحویل میدادند.»
این روایات شاهدان عینی نشان میدهد که آمار تعداد بسیاری از کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ هیچگاه با این عنوان ثبت نشده و ارقام واقعی بسیار بیشتر از آنچیزی است که تا امروز اعلام شده است.
چه شهرهایی درگیر بودند؟
نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی هیچگاه به درخواستها برای تشکیل کمیتهٔ حقیقتیاب در مورد اعتراضات آبان ۹۸ تن ندادند، درحالیکه برخی از این درخواستها حتی از سوی پارهای از مقامهای حکومتی و نمایندگان مجلس مطرح شده بود.
بر همین اساس، اطلاعات در مورد گستردگی، شهرهای درگیر، افراد بازداشتشده و موارد مشابه نیز در هالهای از ابهام قرار دارد.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت روحانی، آذرماه ۱۳۹۸ در گفتوگو با تلویزیون ایران گفت اعتراضات بیشتر در مناطق «حاشیهنشین» بود، پنج استان کشور حالت «ویژه» پیدا کرد و ۱۰۰ نقطۀ شهر تهران نیز دستخوش اعتراض بود.
بهگفتۀ رحمانی فضلی، اعتراضات در ۲۷ استان کشور رخ داد و استانهای خوزستان، اصفهان، فارس و تهران از استانهای «ویژه» بهلحاظ شدت اعتراضها بودند.
این در حالی است که علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه، در همان زمان گفت اعتراضهای اخیر در ایران در ۲۸ استان رخ داده است. چند روز پس از آن نیز علی دارابی، معاون امور استانهای صداوسیما، در یادداشتی که در خبرگزاری فارس منتشر شد، نوشت «بیش از ۲۰۰ شهر بزرگ و کوچک کشور» درگیر اعتراضها بودند.
در مورد آمار بازداشتشدگان این اعتراضات هم هیچگاه آمار دقیقی منتشر نشد، اما جمعبندی رادیوفردا از اظهارنظرهای پراکندۀ مقامات رسمی و نیز گزارشهای نهادهای حقوق بشری حاکی است که در این اعتراضات دستکم هشت هزار و ۶۰۰ نفر در ۲۲ استان ایران بازداشت شدند.
آیا آبان ادامه دارد؟
بسیاری از طرفداران حکومت ایران پروندهٔ اعتراضات آبان ۹۸ را بستهشده میدانند، اما خانوادههای دادخواه این اعتراضات و برخی از مخالفان جمهوری اسلامی در مورد این اعتراضات میگویند «آبان ادامه دارد».
در همین زمینه، سوران منصورنیا، از اعضای انجمن خانوادههای داخواه آبان، میگوید اعتراضات آبان ۹۸ تأثیر مستقیمی بر اعتراضات پس از خود بهخصوص اعتراضات «زن زندگی آزادی» داشت.
آقای منصورنیا به رادیوفردا میگوید: «خانوادههایی که در اعتراضات “زن زندگی آزادی” عزیزان خود را از دست داده بودند، مقاومت خانوادههای آبان را دیده بودند و از مقاومت آنها آموخته بودند.»
او در ادامه به دو موج کشتار در اعتراضات «زن زندگی زندگی آزادی» اشاره میکند و میگوید: «اولین پیک در ابتدای اعتراضات در شهریور ۱۴۰۱ و پیک دوم در اواخر آبان همان سال است؛ این پیک بهدلیل فراخوانهایی بود که از گوشهوکنار ایران براساس حافظهٔ جمعی مردم ایران از اعتراضات آبان ۹۸ منتشر شد و باعث شد آتش اعتراضات دوباره در آبان ۱۴۰۱ گُر بگیرد.»
در همین حال اعتراضات آبان خود نیز متأثر از اعتراضاتی بود که پیش از آن رخ داده بود.
نتایج یک نظرسنجی در ایران که در بهمن سال ۹۶ با توجه به اعتراضات سراسری دیماه همان سال انجام شد، نشان میداد ۴۱ درصد افرادی که از وضعیت موجود کشور ناراضی بودند، تمایل داشتند در تجمعات اعتراضی شرکت کنند.
در این نظرسنجی که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) انجام شد و نتایج آن موضوع نشستی در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری با حضور مشاور رئیسجمهور و جمعی از اقتصاددانان و جامعهشناسان بود، میزان جمعیت ناراضی نزدیک ۷۵ درصد برآورد شده بود.
یک الگو برای سرکوب اعتراضات سراسری
درحالیکه گفته میشود معترضان ایرانی از اعتراضات آبان ۹۸ آموخته بودند، مقایسهٔ شیوهٔ سرکوب این اعتراضات و اعتراضات پس از آن نشان میدهد این اعتراضات برای جمهوری اسلامی نیز الگویی برای سرکوب را به ارمغان آورد.
پویش عزیزالدین، پژوهشگر فناوری و حقوق بشر از گروه «فیلتربان»، میگوید: «آبان ۹۸ هرچند از نظر قطع اینترنت جهانی برای حکومت ایران تجربهای موفقیت آمیز بود اما پیامدهای منفی گستردهای از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به همراه داشت.»
آقای عزیزالدین در این زمینه به رادیوفردا میگوید حکومت در آبان ۹۸ با تکیه بر انحصار زیرساخت و تسلط بر درگاه ورودی اینترنت، آمادگی لازم برای قطع کامل اینترنت بینالمللی در «وضعیت اضطراری» را داشت و حتی یکی از خبرگزاریهای داخلی، این وضعیت را «آزمایش نسبتاً موفق اینترنت ملی» توصیف کرد.
به همین منظور، حکومت پس از تجربهٔ این اعتراضات سعی کرد شیوهٔ سرکوب خود بهخصوص در زمینهٔ اختلال در اینترنت بینالمللی را بهگونهای طراحی کند که ضرر کمتری را شامل حال سیستم حاکم کشور کند.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات وقت، پس از آن اعلام کرد بهمنظور شفافسازی و دقیقتر کردن سیاستهای قطع اینترنت در کشور در حال تنظیم یک لایحه است.
این لایحه بهگفتهٔ پویش عزیزالدین «هرگز به مجلس فرستاده نشد» اما «بهعنوان یکی از اسناد بسیار محرمانه در شورای امنیت بایگانی شد»؛ لایحهای که طبق اطلاعات منابع داخلی فیلتربان، روند تصمیمگیری و عملی کردن خاموشیهای اینترنتی را طراحی کرده است.
بهگفتهٔ آقای عزیزالدین، پس از آن، «حکومت تلاش کرد با حمایت از سکوهای داخلی، محدود کردن سکوهای خارجی و ایجاد اختلالات محلی و مقطعی، روشهای جدیدی برای کنترل اینترنت در اعتراضات ایجاد کند».
او در این زمینه میگوید: «اختلال در پیامرسان واتساپ پس از تظاهرات در اعتراض به سقوط هواپیمای اوکراینی (پرواز ۷۵۲) که با شلیک موشکهای سپاه صورت گرفت، قطع ارتباط گوشیهای تلفن همراه در محل تجمع مردم بهبهان در تیر ۹۹، و قطعیهای محلی در اعتراضات سراوان (اسفند ۹۹) و یاسوج (خرداد ۱۴۰۰) نمونههایی از اختلال در اینترنت هستند.»
بهگفتهٔ این پژوهشگر، این نوع اختلال پس از اعتراضات آبان ۹۸ بهشکل «جدیدتر» و «هدفمندتر»، در جنبش «زن زندگی آزادی» و بهکرات در سیستان و بلوچستان، کردستان، خوزستان و در دو هفته اول تظاهرات در تهران نیز مشاهده شد.
بر همین اساس و با مشاهدهٔ شیوههای اعمال شده برای محدود کردن اینترنت ایران در دورههای پس از اعتراضات آبان، میتوان به این نتیجه رسید که حکومت با بهره گرفتن از مدل استفادهشده علیه معترضان در این اعتراضات توانست به روشی «کمضررتر» از سرکوب اعتراضاتی دست یابد که بهصورت گسترده در ایران شکل گرفت.