کمتر از یک روز پس از انتشار تصاویر اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در آغوش مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، خبر کشته شدن او در قلب تهران منتشر شد.
با آنکه اسرائیل هنوز بهطور رسمی مسئولیت این ترور را به عهده نگرفته، اما فعلاً همهٔ انگشتها به سمت سرویس امنیتی اسرائیل و احتمال انتقامگیری از این مقام بلندپایه گروه حماس بهخاطر حملهٔ غافلگیرانه ۱۵ مهر پارسال به اسرائیل نشانه رفته است.
کشته شدن هنیه در شرایطی روی داد که در روزهای اخیر بهدلیل برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف مسعود پزشکیان، ایران و بهویژه تهران در شرایط امنیتی ویژهای به سر میبرد و مقامات نیز بهدلیل «گرمای هوا»، کشور را در شرایط نیمهتعطیل قرار داده بودند.
شمار زیادی از روزنامههای تهران هم که صفحههای اول خود را پیش از ترور بسته بودند، با انتشار تصاویر هنیه و پزشکیان در آغوش همدیگر، تیتر زده بودند: «قسم به مقاومت»، «سوگند به مقاومت»، «تحلیف به رنگ مقاومت» و «فریاد ضدصهیونیستی رئیسجمهور».
تنها یک روز قبل، انتشار تصاویر و دیدار و روبوسی گرم هنیه با پزشکیان در صحن علنی مجلس از سوی شماری از کاربران نزدیک به حکومت با تیتر تبلیغاتی «جبهه مقاومت در آغوش امن ایران»، بارها در فضای مجازی فارسیزبان بازنشر شد.
ساعاتی بعد اما مشخص شد که جمهوری اسلامی نتوانسته «آغوشی امن» برای این رهبر حماس باشد؛ کسی که از او به عنوان نفر دوم گروه افراطی حماس که از سوی اروپا و آمریکا در فهرست گروههای تروریستی قرار دارد، یاد میشود و اسرائیل سالها بهدنبال ترور او بود.
فارغ از حذف یکی از مهمترین رهبران گروهی که جمهوری اسلامی از آنها به عنوان «جبهه مقاومت» یاد میکند، ضعف امنیتی که منجر به موفقیت حمله در تهران شده، آن هم در روزی که دهها مهمان خارجی در ایران بودند، بیش از هر چیز دیگری میتواند اهمیت داشته باشد.
ترور قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان بلندپایه سپاه اگرچه برای جمهوری اسلامی دردآور بود، اما دستکم در داخل ایران رخ نداد و همواره توجیهاتی ازجمله همکاری برخی افراد «خائن خارجی» با «دشمن» دربارهٔ آنها وجود داشت.
اگرچه موساد پیش از این نیز عبدالله احمد عبدالله معروف به ابو محمد المصری، نفر دوم القاعده، را به سفارش آمریکا در تهران ترور کرده بود، اما حذف فیزیکی هنیه که آشکارا به ایران سفر میکرد، با حذف ابوالمصری که مخفیانه در ایران زندگی میکرد، قابل مقایسه نیست.
کشتن اسماعیل هنیه حتی از جنس حذف هدفمند «دانشمندان و چهرههای هستهای» جمهوری اسلامی چون مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن، مسعود علیمحمدی، و محسن فخریزاده و دیگران طی سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ هم نبود، چرا که این افراد در ایران زندگی و کار میکردند. اما اسماعیل هنیه بهعنوان یک مهمان خارجی و یک چهره مهم «مقاومت» که قطعاً باید از سطح بالای محافظت برخودار میبود، هدف حملهای موفقیتآمیز قرار گرفت و کشته شد.
اگرچه این نخستینبار نبود که هنیه به ایران سفر میکرد و تصاویر و ویدئوهای حضور او ازجمله در نماز جمعه در ایران منتشر میشد، اما شرکت او در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان و روبوسی گرم و خندان آنها که چند روز پس از تأکید پزشکیان بر ادامه حمایت جمهوری اسلامی از این جبهه در دوران ریاستجمهوری او مطرح شد، بسیار خبرساز شده بود.
این ترور بهفاصله کوتاهی پس از ترور فواد شکر، یکی از فرماندهان بلندپایه حزبالله لبنان، در بیروت رخ داد که اعلام شد مسئول کشته شدن ۱۲ کودک و نوجوان در زمین فوتبالی در بلندیهای جولان بوده است.
هنوز اطلاعات چندانی از جزئیات کشته شدن اسماعیل هنیه منتشر نشده و بیانیههای روابط عمومی کل سپاه نیز بهجز تأیید خبر کشتهشدن او و یکی از محافظانش در بامداد روز چهارشنبه دهم مرداد در محل اقامت خود در تهران اطلاعات بیشتری به ما نمیدهد.
اگرچه سپاه از «مورد اصابت قرار گرفتن» محل اقامت هنیه خبر داده، اما هنوز مشخص نیست که این ساختمان چگونه و با چه وسیلهای مورد اصابت قرار گرفته و بهدلیل رسوایی امنیتی نیز بعید بهنظر میرسد جزئیات بیشتری فعلاً منتشر شود.
ضمن اینکه هنوز گزارش دقیقی از شنیدهشدن صدای انفجار در تهران منتشر نشده و تنها در فضای مجازی روایتهای تأییدنشدهای مبنی بر شنیدهشدن صدای انفجار در غرب و شمال تهران حوالی ساعت دو بامداد چهارشنبه منتشر شده که البته قابل استناد نیست.
با این حال واکنش کاربران فضای مجازی که صبح چهارشنبهٔ خود را با خواندن این خبر شروع کردهاند، روز به افزایش است؛ واکنشهایی که محور اصلی بیشتر آنها ملامت نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در ایران و یا تحقیر آنها است.
ملامت دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی جمهوری اسلامی و پدافند حکومت، این بار از جنس دیگری است؛ جنسی از این که اگر ترور هنیه کار اسرائیل باشد، چقدر این کشور در عرصه عملیاتی در ایران دست بالا را دارد و تعیینکنندهٔ زمان و مکان عملیاتش در خاک بزرگترین دشمنش، فقط خودش است.
سرزنش پدافند هوایی جمهوری اسلامی و کارکرد انحصاری این سختافزارها و بگیروببندهای امنیتی اطلاعاتی برای شهروندان بیدفاع و غیرمسلح داخلی هم از دیگر انتقادهایی است که منتقدان و مخالفان حکومت ایران به زبان میآورند.
جمهوری اسلامی که سالها درباره اهمیت دفاع از سوریه و بشار اسد برای جلوگیری از حضور گروه دولت اسلامی داعش در تهران تبلیغات میکرد، حالا در قلب تهران و کمتر از یک روز پس از دیدار اسماعیل هنیه با رهبر جمهوری اسلامی و انتشار تصاویر او در کنار سایر رهبران «مقاومت» در ایران، خبر «شهادت» او را منتشر میکند.