محمود علوی، وزیر اطلاعات پیشین جمهوری اسلامی ایران، میگوید عوامل ترور محسن فخریزاده، «پدر برنامه هستهای» و معاون وقت وزیر دفاع، همیشه «نیم ساعت» جلوتر از نهادهای اطلاعاتی ایران بودند و «همگی گریختند».
محسن فخریزاده که نخستوزیر اسرائیل گفته بود «این نام را به خاطر بسپارید»، هفتم آذر ۱۳۹۸ در شمال تهران با اسلحه خودکار سنگین مونتاژ شده که از راه دور فعال شد، جان خود را از دست داد.
محمود علوی روز دوشنبه پنجم آذر در مراسم رونمایی از مجموعه کتاب «تاریخ شفاهی زندگی شهدای هستهای» در «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» در تهران گفت: در مورد آن ترور همه عوامل را شناسایی کردیم ولی چون با «یک دشمن هوشیار» روبهرو بودیم تا محل آنها را شناسایی میکردیم، آنها نیم ساعت زودتر صحنه را ترک میکردند.
او گفت: «افرادی را در غرب تهران شناسایی کردیم. به سمت آن رفتیم. تا نیم ساعت قبل از اینکه ما برسیم منزل را ترک کردند. بعد در اراک رد آنها را پیدا کردیم و باز هم صحنه را ترک کردند. بعد به همدان رفتند و از همدان به سنندج و بعد به سقز. اما چون در سقز دوربین نبود، امکان شناسایی فراهم نبود و بعد هم از کشور خارج شدند».
این وزیر پیشین اطلاعات همچنین در مورد ربایش اسناد هستهای ایران در بهمن سال ۱۳۹۶ که موساد آن را از تورقوزآباد در حومه جنوبی تهران خارج کرد، گفت: «در آن ماجرا هم عوامل را شناسایی کردیم. اما دست ما سرانجام به آنها نرسید».
محمود علوی در هشت سال ریاستجمهوری حسن روحانی وزیر اطلاعات ایران بود که سرقت اسناد هستهای و کشته شدن فخریزاده در این دولت رخ داد. آقای علوی هم اکنون معاون مسعود پزشکیان در امور اقوام است.
او همچنین اذعان کرد که تشکیلات اطلاعاتی ایران پس از ۱۵ سال از آغاز عملیات منتسب به اسرائیل در هدف قرار دادن شماری از مهرههای فعال در برنامه هستهای جمهوری اسلامی، «هنوز نتوانسته نه به شیوههای ترور پی ببرد و نه حتی افرادی را هم که در آن دخیل بودند، شناسایی کند».
چنین اظهاراتی تا کنون به این صراحت بیان نشده بود و از نظر عدم اشراف اطلاعاتی جمهوری اسلامی به زوایای مهمترین وقایع ضد امنیتی رخ داده، بیسابقه محسوب میشود.
مسعود علیمحمدی ۲۲ دی ۱۳۸۸، مجید شهریاری ۸ آذر ۱۳۸۹، داریوش رضایینژاد اول مرداد ۱۳۹۰ و مصطفی احمدی روشن ۲۱ دی ۱۳۹۰ همگی در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و ریاست حیدر مصلحی بر وزارت اطلاعات ترور شدند.
رضایینژاد با شلیک گلوله و سه تن دیگر در بمبگذاریهایی که از طریق چسباندن بمب مغناطیسی به خودرویشان صورت گرفته بود، جان خود را از دست دادند.
فریدون عباسی، استاد فیزیک و همکار برنامه هستهای ایران که خود ۸ آذر ۱۳۸۹ از سوءقصد مشابه نجات یافت، این هفته فاش کرد که نیروهای اطلاعاتی ایران جدیت کافی برای حفاظت از او و دیگران نشان ندادند.
عباسی که بعدها رئیس سازمان انرژی اتمی شد، گفت تابستان ۱۳۸۹ به من و شهریاری گفتند خودروها را عوض کنید، اسلحه به شما میدهیم و مقابل خانه دوربین بگذارید. گفتم: «ما همه این کارها را کردیم ولی اینگونه نمیشود دفاع کرد… چند جزوه درباره مسائل امنیتی دادند و موضوع تمام شد».
محکومیت چهار تن به اعدام در ارتباط با «ترور» فخریزاده
با وجود اظهارات محمود علوی در خصوص فرار همه عوامل ترور فخریزاده، قوه قضائیه ایران ۱۶ آبان امسال اعلام کرد که چهار متهم به جاسوسی برای اسرائیل را در این پرونده به اعدام محکوم کرده است.
این بیانیه حاکی بود که سه نفر از چهار متهم، «در انتقال تجهیزات ترور» به داخل کشور و انتقال به محل ترور «نقش داشتهاند».
دادگستری استان آذربایجان غربی گفته است در دو پرونده جداگانه، این چهار تن را به خاطر «همکاری با موساد» به مجازات مرگ محکوم کرده است. اسامی این افراد اعلام نشده است.
برخی گزارشهای غیررسمی حاکی است متهمین، کولبران کرد هستند که با کولبری میان اقلیم کردستان عراق با ایران امرار معاش میکردند. معلوم نیست اظهارات محمود علوی در سرنوشت این محکومین چه اثری داشته باشد.
اعدام قهرمان رزمی به اتهام ترور علیمحمدی
سخنان وزیر اطلاعات پیشین ایران در مورد عدم شناسایی کامل جزئیات کشته شدن مسعود علیمحمدی و عدم آگاهی از عوامل این ترور در حالی است که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اواخر اردیبهشت ۱۳۹۱ مجید جمالی فشی، ورزشکار رشتههای رزمی، را به اتهام کشتن این استاد فیزیک هستهای و بر اساس حکم صادره از سوی قاضی صلواتی اعدام کرد.
جمالی فشی، دارنده مدال برنز جهانی کیکباکسینگ، در «اعترافات تلویزیونی» خود، ظاهرا «همکاری با موساد و آموزش در اسرائیل» را برای کشتن علیمحمدی بیان کرد اما تناقضهای زیادی که در همان اظهارات وجود داشت، شائبه زیادی در خصوص گرفتن «اعترافات» از او زیر شکنجه را ایجاد کرد.
سیمای جمهوری اسلامی در آن «اعترافات» از جمله تصویر یک گذرنامه اسرائیلی را با عکسی از جمالی فشی نشان داد تا مدعی شود که اسرائیل برای آموزش لازم گذرنامه هم در اختیار او گذاشته بود، اما فتوشاپ کردن آن توسط افرادی اهمالکار که زحمت برخی تغییرات در مُهرها را هم به خود نداده بودند، نگاه کج و نه مستقیم دارنده عکس به دوربین در عکس گذرنامه، سن و تاریخ صدور آن و زن یا مرد بودن نام دارنده، همگی اشتباه و جعلی از کار در آمدند.
مازیار ابراهیمی، یک متهم دیگر که مجبور به اعترافات مشابه در مورد کشتن شهریاری شده بود، بعدها به نقل از زندانیانی که با او در بند ۲۰۹ زندان اوین بوده و رویدادهای مرتبط با جمالی فشی را برایش تعریف کرده بودند، گفته بود زمانی که جمالی فشی را برای اعدام میبردند، او فریاد زد: قول داده بودید که اگر با شما همکاری کنم وقتی قاتل اصلی را بازداشت کنید، از من قدردانی خواهید کرد اما مأموران به او گفتند «نظر حاجی عوض شده است».
مازیار ابراهیمی و ادعای «مسئول تیم ترور شهریاری»
تلویزیون جمهوری اسلامی ایران با داشتن سابقه طولانی در پخش «اعترافات» تلویزیونی، در «مستندی» که با عنوان «کلوب ترور» در سال ۱۳۹۱ پخش کرد، مازیار ابراهیمی را به عنوان «مسئول تیم ترور مجید شهریاری» معرفی کرد.
مازیار ابراهیمی، ساکن تهران و اصالتا سنندجی، با داشتن شرکت بازرگانی در سلیمانیه عراق در کار فیلم و سینما و تجهیزات تلویزیونی و سینما بود و از جمله با صداوسیمای ایران همکاری بازرگانی در این رشتهها داشت. او حدود دو سال پس از کشته شدن مجید شهریاری در برابر دوربین تلویزیونی گفت: «هم در ترور علیمحمدی نقش داشته و هم برای ترور شهریاری در اسرائیل آموزش دیده است».
هفت سال بعد، نهادهای اطلاعاتی حکومت ایران اعتراف کردند که ابراهیمی و دهها تن دیگر از بازداشتشدگان در آن پرونده بیگناه بودهاند. آقای ابراهیمی در پی خروج از ایران در گفتوگوهای متعدد با رسانهها توضیح داد که چگونه «اعترافات تلویزیونی» از او زیر شکنجههای شدید جسمی و روحی گرفته شد و برادر و سایر اعضای خانوادهاش نیز سالهای طولانی را در حبس و بازجویی و شکنجه گذراندند بدون آنکه هیچ ارتباطی با این قتلها داشته باشند.