در درخشش کم رنگ صفحه نمایش خود ، روزنامه نگار فلسطینی ، غادا الید ، کار خود را ادامه می دهد ، حتی اگر بدن خود شاهد رنج هایی باشد که اسناد می کند. پس از 21 ماه درگیری در غزه ، تعهد او برای گفتن داستان مردمش با هزینه شخصی ویرانگر می آید – یکی که هم با قدرت روزنامه نگاری و هم با قیمت انسانی شاهد آن صحبت می کند.
https://www.youtube.com/watch؟v=gzmmmb9ac38
“شاید شما نتوانید چهره من را ببینید ، این چهره من نیست که من تقریباً 10 کیلو از دست داده ام و حتی استخوان هایم را از دست می دهم و حتی عضلاتم را نمی توانم حمل کنم زیرا من غذای کافی برای ادامه کار خود ندارم.”
این اعتراف شدید بیش از آنکه آماری راجع به بحران بشردوستانه در غزه آشکار شود ، نشان می دهد. در اینجا یک روزنامه نگار حرفه ای ، آموزش دیده برای مشاهده و گزارش ، بخشی از همان داستانی که او سعی در گفتن دارد – نه به صورت انتخابی ، بلکه توسط حسابی بی رحمانه بقا در یک منطقه جنگی است.
بقای بین داستان ها
واقعیت وجود روزانه غادا هر فرضیه ای راجع به آنچه در مورد تمرین روزنامه نگاری به معنای آن است ، به چالش می کشد. در حالی که خبرنگاران در سایر مناطق درگیری ممکن است به هتل های ایمن یا مراکز مطبوعاتی عقب نشینی کنند ، اتاق خبر غادا منظره ای از تخریب است که در آن نیازهای اساسی انسان به تجملات تبدیل می شود.
“گاهی اوقات من گرسنه می شوم گاهی اوقات نمی دانم نمی دانم که نمی دانم این نوع غذا را ندارم ، زیرا احساس می کنم معده ام از این نوع غذایی که ناسالم است امتناع می ورزد ، بنابراین من گاهی اوقات بدون خوردن می خوابم ، فقط برای نوشیدن آب برای زنده ماندن” ، توضیح می دهد که “تکرار من نمی دانم” اسیر کردن اختلالات که با گرسنگی طولانی مدت ایجاد می شود.
روزنامه نگار که ممکن است زمانی قهوه را بین مصاحبه ها به دست آورد ، اکنون با واقعیت متفاوتی روبرو است: “ما گاهی اوقات به برنج و نوعی عدس بستگی داریم و غذای محبوب اوه در اینجا به نام Falafel Uh از uh ساخته شده است از لوبیا و تمام وقت ما لوبیا می خوریم … ما شکر یا شیرینی نداریم یا حتی مانند هیچ نوع آب میوه ای نداریم.”
مأموریت ادامه دارد
علیرغم این چالش های بیش از حد ، غادا در مورد هدف خود روشن است. “مأموریت یا وظیفه روزنامه نگار انتقال پیام مردم فلسطین در اینجا این است که این مهمترین چیز است که جامعه اسرائیل را آزار می دهد که اسرائیل را آزار می دهد که مردم در اینجا هنوز هم روزنامه نگاران حرفه ای هستند ، آنها هنوز هم از اینجا کار می کنند.”
سخنان او روشن می کند که چرا روزنامه نگاری اهمیت دارد – نه فقط به عنوان یک حرفه ، بلکه به عنوان یک عمل مقاومت در برابر پاک کردن. در مکانی که “همه چیز هدف قرار می گیرد” ، جایی که ایمنی به “شانس” بستگی دارد ، عمل ساده ادامه گزارش هم قهرمانانه و هم ضروری می شود.
ادعای عمل
پیام وی به رهبران جهان فوریت کسی را دارد که می فهمد وقتی بقا در معرض خطر است ، زمان متفاوتی اندازه گیری می شود: “پیام ما این است که هر دو طرف فشار بیشتری وارد کنیم ، اسرائیلی ها و حماس ، برای متوقف کردن این قتل ، متوقف کردن گرسنگی هر چه سریعتر. ما در حال مرگ هستیم. دو میلیون نفر در حال مرگ هستند.”
سادگی سخنان او – “ما در حال مرگ هستیم” – از طریق پیچیدگی سیاسی برای رسیدن به بیشترین
حقیقت اساسی بشر.
داستان قادا الید در نهایت یکی از شجاعت ها است – نه شجاعت چشمگیر یک عمل قهرمانانه واحد ، بلکه شجاعت آرام و مداوم از نمایش ، روز به روز ، شاهد شهادت وقتی جهان ترجیح می دهد فراموش شود. به قول او ، ما نه تنها صدای یک روزنامه نگار را می شنویم ، بلکه صدای یک قوم که از سکوت خودداری می کنند ، حتی وقتی که او با آنچه او “دو سلاح علیه ما می نامد ، این قتل و گرسنگی است.
فداکاری او – که در وزن از دست رفته ، در شبهای بی خوابی ، در مجاورت مداوم به مرگ – حسادت می کند – حسادت هایی که داستان غزه همچنان گفته می شود. و در این گفتن ، امیدوار است که جهان بالاخره گوش کند.
– به پایان می رسد
منتشر شده توسط:
غیر متضاد
منتشر شده در:
5 ژوئیه 2025
در