یو ای نیوز

U I News Agency

با جنگ با استیل ، غزه ها با تروما جدید روبرو می شوند: جستجوی مردگان خود – نیویورک تایمز


پس از 15 ماه جنگ ، هانی ال دیبس ، معلم دبیرستان ، فکر کرد بزرگترین آرزوی وی دیدن بمباران غزه به پایان رسیده است. اما آتش بس طولانی مدت فقط تلخی و وحشت را به همراه داشته است.

آقای ال دیبس یکی از غازهای بی شماری است که با یک وظیفه آزار دهنده روبرو شده است: تلاش برای بازیابی بقایای عزیزان که در زیر زباله های باقی مانده از جنگ اسرائیل علیه حماس به دام افتاده اند.

برخی از خانواده ها برای یافتن اجساد عزیزان که بسیار تجزیه شده اند به خانه برگشته اند ، آنها نمی توانند از هم جدا شوند. دیگران حتی نمی توانند برای حفر وارد زباله شوند ، بنابراین تنگی پوسیدگی انسان بسیار قوی است. و برخی دیگر جستجو و جستجو کرده اند ، فقط برای یافتن چیزی.

در حالی که آنها آماده بازگشتند به زادگاه خود ، جبالیا ، در غزه شمالی ، دو فرزند زنده مانده آقای ال دیبس از او سؤال می کردند که آیا مادرشان و برادران کوچک ممکن است به نوعی از انفجاری که بدن آنها را به مدت سه ماه در زیر آوار نگه داشته بودند جان سالم به در برد خانه خانواده

“آنها می پرسند: اگر آنها هنوز بعد از انفجار خوابیده بودند و بعداً صعود کردند؟ چه می شود اگر بعداً ، اسرائیلی ها آنها را فریاد زدند و آنها را بیرون آوردند؟ ” او در مصاحبه گفت. “سوالات آنها مرا عذاب می دهد.”

مقامات بهداشت و درمان غزان بدون تمایز بین غیرنظامیان و مبارزان ، نزدیک به 48000 نفر را در بین کشته شد.

فراتر از آن یک عوارض غیرقابل توصیف است: کسانی که اجساد آنها هنوز پیدا نشده است.

خانواده ها 9000 نفر را مفقود کرده اند. مقامات بهداشت گفتند که اکثر اجساد هنوز از ویرانه های غزه کشف نشده اند. چند هزار نفر از این موارد هنوز در بین مردگان شمرده نمی شوند ، زیرا مقامات در مورد حمایت از درخواست ها تحقیق می کنند.

در اواسط ماه اکتبر ، در میان درگیری های سنگین با حماس ، آقای ال دیبس گفت نیروهای اسرائیلی ساختمان را که سه نسل از خانواده DIBS را در خود جای داده بود ، منفجر کرد.

ناامید به دنبال کمک پزشکی برای اعضای خانواده از زیر آوار ، آقای ال دیبس مجبور به انتخاب وحشتناکی شد: او مجبور شد همسر خود ، دو کوچکترین فرزندش ، مادرش ، خواهران و خواهرزاده هایش را پشت سر بگذارد-14 عاشق در کل – در زیر ویرانه ها. در حالی که بازماندگان خانواده DIBS به سمت امنیت از جنوب فرار کردند ، وی قول داد که برای بدن خود بازگردد. این تعهد بود که ماه ها طول کشید تا تحقق یابد.

به مدت چند هفته پس از فرار ، آقای ال دیبس درخواست های مکرر را برای رسیدن به سایت به اسرائیل ارائه داد و با استفاده از فرآیندی که سازمان ملل تنظیم شده است تا سعی کند با اسرائیل هماهنگ شود تا امکان دسترسی به امدادگران غزان به سایت های انفجار را فراهم کند. سازمان ملل گفت: اسرائیل تمام درخواست های خانواده DIBS را رد کرد.

Cogat ، نهاد نظامی اسرائیل که هماهنگی با سازمان های بشردوستانه در غزه را انجام می دهد ، به درخواست کتبی برای اظهار نظر پاسخ نداد.

تقریباً سه ماه بعد ، با شروع آتش بس ، آقای الدبس و فرزندانش سرانجام با پای پیاده به خانه رفتند و راه خود را از روی تپه های آوار و آوار برداشتند.

آنچه پیدا کردند بدتر از آن چیزی بود که تصور می کردند. بمب گذاری ها ساختمانها را مرتفع کرده بود و شمع سنگها را در بالای خانه فروپاشی خانواده وی پراکنده می کرد.

بستگان وارد شدند ، مشتاق کمک به. اما با محاصره مجازات اسرائیل که هنوز هم تجهیزات جدید را از ورود به آنکلاو مسدود می کند ، هیچ کس دریل یا ابزارهای قدرت دیگری برای شکستن زباله ها نداشت.

وی گفت: “ما از آنچه می توانیم پیدا کنیم استفاده کردیم: بیل ، انتخاب و دستهای برهنه ما.”

بعد از ساعت ها حفر ، آنها سرانجام به طبقه مسطح که خانواده وی در آن زندگی کرده بودند ، رسیدند.

آقای ال دیبس بخش هایی از اسکلت را پیدا کرد که به اعتقاد وی متعلق به پسرش Hasib است که 8 ساله بود. سعی کرد آنها را بین انگشتانش درک کند.

یک بخش تلویزیونی الجزیره که تلاش های بازیابی فیلمبرداری در محله را گرفتار می کند دوربین تحقق آقای ال دیب که هرگز بدن آنها را پیدا نمی کند. با عصبانیت لرزید ، او برخی از کیسه های بدنه پلاستیکی سفید را لرزاند.

“من کفن های بزرگ آوردم! و کفن های کوچک! بنابراین من می توانم بدن آنها را درون آن بگذارم! اما متوجه شدم که بدن آنها به خاکستر کاهش یافته است! ” او فریاد زد.

سپس ، هنگامی که دختر 12 ساله خود فاطمه ، در یک ژاکت زرد روشن ، به سمت ویرانه ها سوار شد ، با صدای بلند و نام های برادران کوچکتر خود ، آقای الدبس به آرامی او را دور کرد: “اوه حبیب! اوه هاسیم! وای خدای من ، اوه خدای من ، اوه خدای من! “

آقای الدبس گفت: “آنها از آخرین خداحافظی محروم شدند.”

این خانواده از آن زمان بقایای Hasib را دفن کرده اند و اکنون دخترش سوالات جدیدی دارد.

وی گفت: “او همچنان می پرسد ، چرا ما نمی توانیم برای مادر و حبیب قبر داشته باشیم؟ کجا می رود و در مادرش بدون قبر در مادرش بنشیند؟ “

کسانی که بدن عزیزان خود را پیدا می کنند با عذاب های روانی دیگری روبرو هستند.

احمد شبت ، 25 ساله ، برخی از اجساد اقوام خود را در شهر شمالی بیت هانون کاملاً دست نخورده پیدا کرد ، و او را از این سؤال که آیا آنها درگذشتند ، نه از بمبگذاری ، بلکه از رنج طولانی که در انتظار نجات بودند ، آزار داد که هرگز در انتظار نجات بود که هرگز در انتظار این مسئله بود که هرگز در انتظار نجات بودند که هرگز در انتظار نجات بودند که هرگز در انتظار نجات بودند که هرگز در انتظار نجات بودند که هرگز در آن رنج می بردند که هرگز در انتظار نجات بودند آمد

وی گفت: “احساس ناتوانی ، بسیار زیاد است.”

صالح ال هوم ، معاون مدیر بیمارستان اروپا در شهر جنوبی خان یونس گفت: از زمان آتش بس ، از کارگران پزشکی برای بازیابی ده ها بدن ناشناس فراخوانده شده است.

آنها گفتند ، آنها مکان و هرگونه جزئیات شناسایی را در کیسه های بدن می نویسند و در داخل هرگونه وسایل مورد نظر خود قرار می گیرند ، سپس آنها را به نزدیکترین مورگ بیمارستان منتقل می کنند و توضیحات یافته های خود را در رسانه های اجتماعی ارسال می کنند.

خدمات امداد و نجات اضطراری غزه ، دفاع مدنی ، از ساکنان خودداری کرده است که به تنهایی اقدام به بازیابی نکنند و هشدار دهنده پتانسیل بمب ها یا مقادیر غیرقابل کشف در زیر زباله ها باشند. این می گوید تا زمانی که تجهیزات سنگین مانند حفاری ها به غزه اجازه داده نشود و اسرائیل مجاز باشد ، نمی تواند تلاش های عمده حفاری را انجام دهد. عید اجازه نمی دهد

اما تعداد کمی از غزادی ها ، مانند رامی نصر ، یک معامله گر از جابالیا ، قصد دارند برای کمک به کسی منتظر بمانند.

رامی نصر و دو دختر او.اعتبار …از طریق راما نصر

آقای نصر ، که فاجعه خانوادگی وی در یک بازگو شد گزارش در سال گذشته توسط نیویورک تایمز ، اکتبر گذشته به محل انفجار بازگشت که ساختمان را در جایی که خواهران و برادران و خانواده های آنها در حال پناه دادن بودند ، پایین آورد.

وی 500 دلار به کارگران ساختمانی پرداخت کرد تا یک تونل را به داخل ساختمان بکشید تا آنها را بازیابی کند. به گفته وی ، اجساد او پیدا شده بسیار تجزیه شده است ، دشوار است که آنها را از هم جدا کنیم.

سرانجام او توانست آنها را در دو شمع مرتب کند.

بقایای آنچه او به اعتقاد وی برادرش امار عادل نصر ، همسرش ، ایمییاز و دو دخترشان به یک قبر رفتند. برادرش آر و خواهر اولا به دیگری رفتند.

وی گفت ، مانند بسیاری از قبرستان های غزه ، قبرستان خانواده وی اکنون با اجساد جدید چنان پیچیده شده است ، تأمین توطئه ها دشوار شده است.

وی گفت: “قبل از جنگ ، هر شخص در قبر خود قرار گرفت.” “این روزها ، اتاق کافی وجود ندارد – یا زمان.”

نادر ابراهیم گزارش دهی



منبع خبر در نیویورک تایمز

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی