تبعیض طبقاتی، یک موضوع دیرینه در هند، اکنون بحثهایی را در ایالات متحده برانگیخته است. مفاهیم تنوع، برابری، و شمول (DEI)، که در ابتدا برای تقویت عدالت و تعلق در جوامع مختلف در نظر گرفته شده بود، به طور ناخواسته به بحث و جدل در میان اتاق های هیئت مدیره، مجالس ایالتی، و موسسات آموزشی منجر شده است.
یک نظرسنجی اخیر توسط Pew Research آمار جالبی را نشان داد: بیش از نیمی از آمریکاییهای شاغل در ابتکارات DEI، بهویژه در شرکتهای بزرگی مانند نایک، گوگل و استارباکس شرکت کردهاند. این سازمانها تلاشهای DEI خود را در پی محاسبات نژادی ناشی از قتل جورج فلوید در سال 2020 افزایش دادند. با این حال، چشمانداز فعلی واقعیتی متضاد را نشان میدهد و بسیاری از شرکتها بودجه DEI را کاهش داده و تیمهای مرتبط را منحل کردند. منتقدان، از جمله چهرههای برجستهای مانند ایلان ماسک، DEI را «تفرقهانگیز» میخوانند، در حالی که حامیان استدلال میکنند که به سادگی سوء تفاهم و سیاسی شده است.
موضوع اصلی در این بحث، گنجاندن پیشنهادی کاست به عنوان یک مقوله محافظت شده در برابر تبعیض در کالیفرنیا است. مدافعان این تغییر استدلال میکنند که پرداختن به تبعیض طبقاتی ضروری است، در حالی که مخالفان هشدار میدهند که چنین نامگذاری میتواند به جامعه هندو در آمریکا بدنامی وارد کند. این موضوع اخیراً به دلیل مطالعه ای که توسط موسسه تحقیقاتی سرایت شبکه و آزمایشگاه ادراک اجتماعی دانشگاه راتگرز انجام شده است، فوریت پیدا کرده است، که سؤالاتی را در مورد اجرای برنامه های DEI و پیامدهای بالقوه ناخواسته آنها، به ویژه در مورد کاست، مطرح می کند.
یکی از یافتههای قابل توجه این مطالعه نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض آموزش DEI مربوط به کاست ممکن است به شرکتکنندگان منجر شود که نامهای هندویی را با تعصب مرتبط کنند. در یک مثال برجسته، شرکتکنندگانی که تحت آموزشهای کاست محور قرار گرفتند، زمانی که اصطلاح «برهمین» در نقلقولهای تاریخی هیتلر جایگزین «یهودی» شد، تمایل به موافقت با اظهارات نفرتانگیز نشان دادند. این وضعیت باعث میشود تا در مورد اینکه چه زمانی تلاشهای DEI که برای از بین بردن کلیشهها در نظر گرفته شدهاند، ممکن است در عوض آنها را تقویت کند، بررسی شود.
پوشپیتا پراساد، افسر ارشد ارتباطات ائتلاف هندوهای آمریکای شمالی (COHNA)، در مورد تلاشهای سازمانش برای جلوگیری از گنجاندن کاست در دستههای حفاظتشده سخن گفته و استدلال میکند که این امر میتواند هندوهای ایالات متحده را ناعادلانه هدف قرار دهد. کسانی که معتقدند ابتکارات DEI اغلب به جای تقویت درک، احساس گناه را تحمیل می کند. با این حال، طرفداران DEI ادعا می کنند که دست و پنجه نرم کردن با نابرابری های سیستمی مستلزم گفتگوهای ناراحت کننده و اقدامات عمدی است.
در هسته خود، تنوع در مورد پذیرش هویت های مختلف است، عدالت با هدف ارائه فرصت های منصفانه است، و شمول به دنبال ایجاد محیط هایی است که در آن همه احساس ارزشمندی کنند. علیرغم این تعاریف ساده، اجرای عملی طرحهای DEI واکنشهای شدیدی را برانگیخته است. منتقدان استدلال میکنند که تمرکز بر گروههای به حاشیه رانده شده میتواند منجر به احساس بیگانگی در میان دیگران شود و در نتیجه اتهامات ضد بهرهوری و تبعیض به صداهای بلندپایه در تجارت و صنعت منجر شود.
علاوه بر این، جنبه مالی DEI را نمی توان نادیده گرفت، زیرا طبق گزارش ها، شرکت ها سالانه حدود 8 میلیارد دلار در آموزش و ابتکارات سرمایه گذاری می کنند. با این حال، بسیاری این سوال را مطرح می کنند که آیا این سرمایه ها نتایج ملموسی را به همراه دارند یا خیر. تحقیقات نشان می دهد که آموزش اجباری DEI گاهی اوقات می تواند منجر به افزایش نارضایتی به جای گنجاندن واقعی شود. در موارد خاص، سهمیههای استخدامی سختگیرانه ممکن است تنوع را کاهش دهد تا اینکه آن را افزایش دهد. کارمندان ممکن است احساس کنند که بر اساس هویت خود به جای شایستگیهایشان استخدام شدهاند، و این امر منجر به ژستگرایی و کاهش روحیه میشود.
علیرغم این مسائل، وجود تبعیض طبقاتی و لزوم رسیدگی به آن نگرانی های معتبری است. دانشگاه راتگرز یک گروه ویژه کاست را برای بررسی بیشتر این موضوع ایجاد کرده است. گروههای مدافع، مانند CasteFiles، با شکایتهای مربوط به تبعیض طبقاتی، گفتگو را تشدید کردهاند و تضمین میکنند که گفتگو ادامه دارد.
همانطور که مکالمات پیرامون طرحهای کاست و DEI تکامل مییابند، پیچیدگی پرداختن به مسائل اجتماعی ریشهدار در یک کشور متنوع را برجسته میکنند. ایجاد توازن بین تقویت فراگیر بودن و اطمینان از اینکه هیچ گروهی احساس می کند به حاشیه رانده نشده است، همچنان یک چالش حیاتی است. چگونگی گسترش این گفتگو به طور قابل توجهی چشم انداز آینده برابری و نمایندگی در ایالات متحده را شکل خواهد داد.
منتشر شده توسط:
indiatodayglobal
منتشر شده در:
25 دسامبر 2024