یو ای نیوز

U I News Agency

چرا آتش‌سوزی‌ها در دامنه‌های زاگرس بیشتر از جنگل‌های شمال است؟ – رادیو فردا



شمار و گسترهٔ آتش‌سوزی جنگل‌ها در ایران به‌دلیل شرایط اقلیمی فعلی و تغییرات آب‌وهوایی، به‌خصوص گرم و خشک شدن هوا، به وضعیت نگران‌کننده‌ای رسیده است.

در تازه‌ترین مورد آتش‌سوزی در منطقهٔ حفاظت‌شده خائیز در کهگیلویه و بویراحمد پنج روز طول کشید تا آتش مهار شود و گزارش شد «حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد» این منطقه در آتش سوخت.

فعالان محیط زیست اعتقاد دارند که سیاست‌های نادرست کشاورزی، وابستگی معیشتی جوامع محلی به منابع طبیعی و ضعف مدیریتی سازمان‌های مسئول در کنار بی‌توجهی کلان به اختصاص و صرف بودجه در این موضوعات از جمله عوامل اصلی آتش‌سوزی‌ها و در نتیجه تخریب اکوسیستم‌های جنگلی کشور است.

یک فعال محیط زیست در ایران که خواست نامش برده نشود، به رادیوفردا گفت هنوز اطلاعات دقیقی از وسعت و میزان خسارت آتش‌سوزی‌ها از ابتدای سال ۱۴۰۳ در ایران در دست نیست، چون سازمان محیط زیست این اطلاعات را جامع و دقیق منتشر نمی‌کند.

با این حال او افزود امسال، از منطقه کردستان تا جنوب زاگرس در شمال فارس، آتش‌سوزی‌های پی‌درپی روی داده و بر اساس آمار سازمان محیط زیست، که همیشه آمار کمتری را اعلام می‌کند، حدود ۱۵ هزار هکتار در خائیز دچار آتش‌سوزی شده است.

برآورد کلی برخی فعالان محیط زیست این است که در استان‌های کردستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، و فارس روی‌هم‌رفته حداقل ۳۰ هزار هکتار دیگر نیز دچار آتش‌سوزی شده، ولی هنوز میزان واقعی خسارات مشخص نیست.

دربارهٔ این آتش‌سوزی‌ها، ابعاد، دلایل و پیامدهای آن با مظفر شیروانی، متخصص و مشاور بین‌المللی جنگل و محیط زیست مقیم وین در اتریش، گفت‌وگو کردیم که معتقد است حکومت ایران به‌رغم هزینهٔ سنگینی که صرف نیروهای نظامی و تسلیحات به‌عنوان دفاع از کشور می‌کند، وقتی می‌رسد به حفاظت از آب و خاک کشور، می‌گوید بودجه ندارد.

  • آقای شیروانی، آیا این میزان آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع ایران امری عادی و طبیعی است؟

مظفر شیروانی: به‌طور کلی باید بگویم که در جنگل‌های معتدله یعنی جنگل‌هایی که در عرض‌های جغرافیایی مثلاً ۳۵ تا ۴۰ درجه هستند، معمولاً نباید آتش‌سوزی رخ بدهد. همه‌جای دنیا اگر در این جنگل‌ها آتش‌سوزی رخ بدهد، حالا چه در آمریکا باشد یا در آسیا و چین یا ایران یا جای دیگر، یک اتفاق غیرطبیعی در آن جنگل‌ها اتفاق افتاده است.

در مورد جنگل‌های ایران به‌نظر من یکی از علت‌های اصلی برای این میزان آتش‌سوزی، تغییراتی اساسی است که باعث تخریب این جنگل‌ها شده است؛ مخصوصاً در جنگل‌های خارج از شمال کشور، یعنی در جنگل‌های زاگرس و ارسباران یا جاهای دیگر.

این جنگل‌ها به‌علت دخالت‌های نابجای انسانی کاملاً تخریب شده است. وقتی که می‌گویم تخریب شده‌اند، یعنی بهره‌برداری‌های بی‌رویه در این جنگل‌ها صورت گرفته و جنگل‌ها به‌اصطلاح باز شده‌اند.

وقتی جنگل باز می‌شود، در کف جنگل زمینه برای رشد گیاهان علفی فراهم می‌شود. این گیاهان علفی که فراوان در سطح جنگل پیدا می‌شوند، برای آتش گرفتن مساعد هستند؛ یعنی یک جرقه می‌تواند باعث آتش‌سوزی شود. کافی است عاملی انسانی وجود داشته باشد و مثلاً تکه‌شیشه‌ای در میان این علف‌ها افتاده باشد.

وقتی اقتصاد به‌معنای واقعی‌اش عمل نکند، بیشترین فشار به طبیعت وارد می‌شود و فاجعه این‌جا رخ می‌دهد.

بنابراین، اولین مشکل اساسی این است که در این جنگل‌ها مادهٔ اولیهٔ آتش‌سوزی فراهم شده است. اگر این جنگل‌ها تخریب نمی‌شدند و کاملاً بسته بودند، امکان رخ دادن چنین آتش‌سوزی‌های در آن‌ها وجود نداشت، همچنان‌که شما این آتش‌سوزی‌ها را در شمال کشور که جنگل‌ها نسبتاً بسته‌تر هستند، کمتر می‌بینید.

علت این‌که در جنگل‌های شمال کشور کمتر آتش‌سوزی رخ می‌دهد، بارش بیشتر باران نیست؛ دلیل اصلی این است که در آن‌جا جنگل‌ها تقریباً بسته هستند.

  • عامل زمینه‌ساز این تخریب‌های عمدی انسانی که شما به آن اشاره کردید، چیست؟

نیازهای جامعه. وقتی در یک جامعه اقتصاد به‌معنای واقعی‌اش عمل نکند، بیشترین فشار به طبیعت وارد می‌شود و این یعنی منابع طبیعی تبدیل می‌شوند به منابع تولید. فاجعه این‌جا رخ می‌دهد.

در اکثر کشورهای در حال توسعه، چون بازار کار درستی از طریق صنعت فراهم نمی‌شود، روستاییان و محلی‌ها اجباراً وارد زمین می‌شوند. مثلاً درخت‌ها را قطع می‌کنند و زمین‌های جنگلی را به زمین‌های کشاورزی تبدیل می‌کنند یا سعی می‌کنند به‌اصطلاح در یک فضای خالی کشت زیر اشکوب انجام دهند.

یعنی زیر درختان محصولات کشاورزی بکارند یا این‌که چون بیشتر به کار دامپروری مشغول می‌شوند، دام‌ها را به داخل جنگل می‌برند و این دام‌ها در جنگل تمام زادآوری جنگل‌ها و بذری را که از درخت می‌ریزد و قرار است مانع رشد علف‌های هرز شود، می‌خورند و بعد زمینه مساعد می‌شود و این اتفاق می‌افتد. یعنی یک عامل فعالیت‌های روستایی است.

راه‌حلش چیست؟ راه‌حل این است که ما برای مردم روستایی و ایلات کار ایجاد کنیم. یعنی هرچه وابستگی این افراد را به منابع طبیعی کمتر بکنیم، دستاوردهای بزرگ‌تری را برای کشور خواهیم داشت.

  • پیامدهای چنین وضعیتی برای محیط زیست ایران و برای نسل‌های بعد چیست؟

پیامدهایش بسیار وحشتناک و غیر قابل تصور است. شما تجسم کنید که دولت چه هزینهٔ سنگینی را صرف سپاه، ارتش و وسایل دفاعی می‌کند برای حفظ خاک کشور، اما حالا وقتی می‌رسد به این‌که می‌خواهد آب‌وخاک کشور را حفظ کند، می‌گوید بودجه ندارد.

وقتی که خاک از بین می‌رود، وقتی که جنگل از بین می‌رود، متعاقب آن نور خورشید که به سطح جنگل می‌تابد، خودش تولید گرما می‌کند، یعنی باعث تشدید تغییرات اقلیمی می‌شود. از بین رفتن درخت‌هایی که آن‌جا هستند و باید به‌عنوان آنتی‌کربنیک عمل کنند، مقدمات افزایش درجه حرارت و خشکسالی منطقه را فراهم می‌کند.

وقتی زمینهٔ خشکسالی فراهم می‌شود، آتش‌سوزی‌ها از راه می‌رسند و تمام خاک جنگل به‌راحتی از دست می‌رود. مخصوصاً در نقاطی که زمین شیب دارد، یعنی در ارتفاعات، یک باران کوچک هم باعث شسته شدن و از بین رفتن خاک می‌شود، چون پوشش گیاهی خاک از بین رفته است.

یعنی در عمل، آب‌وخاک این کشور حفظ نمی‌شود. تا زمانی که به اهمیت این منابع طبیعی در جامعه پی برده نشود، نمی‌توانیم آیندهٔ خوبی را تصور کنیم و این دور باطلی که شروع شده، به پایان نمی‌رسد.



منبع خبر در رادیو فردا

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی